امروزه اهميت و نقش سرنوشت ساز شغل در ابعاد گوناگون زندگي انسان آشكار است؛ زيرا شغل علاوه بر تأمين هزينههاي زندگي ارتباط مستقيمي با سلامت روان و جسم دارد؛ همچنين زمينه ساز ارضاء بسياري از نيازهاي غيرعادي انسان است(داوسون، ولیزیتیس و هاپکینز[1]، 2017). كار، فقط يك روش زندگي آبرومندانه نيست، بلكه يك عنصر مهم پايگاه اجتماعي و سرچشمه معنادار زندگي افراد است. ماهيت بسياري از مشاغل به صورتي است كه فشار رواني زيادي بر فرد وارد ميكند، به طوري كه درصد قابل توجهي از بيماريهاي جسمي و آشفتگيهاي رواني، ناشي از فشار كار يكنواخت و مداوم بودن اين فشارها است. افراد شاغلي كه در محيط كاري خود درگير اين نوع فشارها هستند عموماً گرفتار فرسودگي شغلي[2] مي شوند (مسلش[3]، 2004، به نقل از ابوالقاسمی، 1390). سازمانهاي امروزی نياز به كاركناني با انرژي و مشتاق[4] دارند (مک دونالد و لوی[5]، 2016).كساني كه نسبت به شغلشان اشتياق و علاقه زيادي دارند. كاركنان مشتاق کاملاً مجذوب شغلشان ميشوند و تكاليف شغلي شان را به طرز مطلوبي به انجام ميرسانند.
Reviews
There are no reviews yet.